*رشتیه به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی
*رشتیه داشته پسرشو نصیحت میکرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نکن! عاقبت نداره! آخرش سوزاک میگیری!! تو اگه سوزاک بگیری، کلفتمون سوزاک میگیره! کلفتمون اگه سوزاک بگیره، من سوزاک میگیرم!! من اگه سوزاک بگیرم، ننت سوزاک میگیره!! وای به اون روزی که ننت سوزاک بگیره! همه رشت سوزاک میگیرند
*رشتیه داشته از افتخاراتش برای دوستش تعریف میکرده !!
میگه رفتم خونه دیدم یه یارو داره با خانومم تو آشپزخونه ور میره !!
دوستش میگه خوب تو چی کار کردی ؟
رشتیه میگه دیدم خانوم رو لخت کرد !
دوستش میگه خوب تو چیکار کردی ؟
رشتیه میگه دیدم قاشق رو برداشت کرد تو کون خاونم !!
دوستش میگه خوب تو چیکار کردی ؟
رشتیه میگه : منم تصمصم گرفتم دیگه با اون قاشق غذا نخورم
*رشتیه میره قهوه خونه !
یه دفعه یه لاته میاد تو چاقو رو میزنه وسط میزه میگه خار اینوریا رو گاییدم ، مادر اون وریها رو هم گاییدم !!
یه دفعه رشتیه بلند میشه میگه آقا ببخشید من خواهر ندارم میشه اونور بشینم
خیلی باحال بودن.مرسی